English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2843 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
do not go in an u. hour U وقتی که ساعت بداست نروید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
do not walk U راه نروید
it is not half bad U انجا بداست
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
literal U چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
o'clock U ساعت از روی ساعت
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
somewhen U در یک وقتی
until U تا وقتی که
ever since U از وقتی که
some time U یک وقتی
some time or other U یک وقتی
synchronism U هم وقتی
until U وقتی که
there is a time for everything U هرکاری وقتی
since U از وقتی که چون که
At that point [stage] , ... U وقتی که موقعش رسید...
it never rains but it pours U وقتی که می ایدپشت سر هم می اید
There is no time left . U دیگر وقتی نمانده
on request U وقتی که درخواست بشود
by comparison U وقتی مقایسه می شوند
i shudder to think U میلرزم وقتی بفکر می افتم
lapped U زانوی کسی وقتی که می نشینند
it wasdone in no time U اینکار چندان وقتی نبرد
lap U زانوی کسی وقتی که می نشینند
associated document U وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated file U وقتی فایل را انتخاب می کنید
watch U ساعت
watched U ساعت
ticker [colloquial] [watch] U ساعت
in hour's time U دو ساعت
clock U ساعت
watches U ساعت
watching U ساعت
clk U ساعت
hour ly U ساعت به ساعت
horologium U ساعت
self-esteem U ساعت
clock generator U ساعت زا
timepiece U ساعت
timepieces U ساعت
clock U ساعت
clocks U ساعت
h hour U ساعت س
by my watch U ساعت من
horologe U ساعت
horologii U ساعت
time-piece U ساعت
timepiece U ساعت
passionflower U گل ساعت
timŠepiece U ساعت
ticker U ساعت
Every so often . Every hour on the hour. U دم به ساعت
clocks U ساعت ها
zero hour U ساعت س
maypop U گل ساعت
passion flower U گل ساعت
oclock U ساعت
hours U ساعت
hour U ساعت
hourly U ساعت به ساعت
duopoly U وقتی که فروشندگان کالایی فقط دو نفرباشند
complete substitution U وقتی یک کالاجای کالای دیگر را بگیرد
if [when] it comes to the crunch <idiom> U وقتی که موقعیت وخیم می شود [اصطلاح]
token U یادگاری [وقتی که کسی خداحافظی می کند]
When the dust settles. U وقتی که خوب آبها از آسیاب افتاد
It was only when she rang up [called] that I realized it. U تازه وقتی که او [زن] زنگ زد من متوجه شدم.
elasticity of factor substitution U وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
hourglasses U ساعت ریگی
wrist watch U ساعت مچی
fob U زنجیر ساعت
sandglass U ساعت ریگی
man hour U نفر ساعت
alarm clocks U ساعت شماطهای
alarm clock U ساعت شماطهای
lights out U ساعت خواب
tower clock U برج ساعت
time clock U گاه ساعت
rush-hour U ساعت شلوغی
wristlet watch U ساعت مچی
wristwatch U ساعت مچی
wristwatches U ساعت مچی
hourglass U ساعت شنی
hourglass U ساعت ریگی
sun dial U ساعت افتابی
sundials U ساعت افتابی
system time U ساعت سیستم
the two o'clock d. U توزیع ساعت دو
sundial U ساعت افتابی
the watch is warranted U خوبی ساعت
rush-hour U ساعت پرمشغله
universal time U ساعت جهانی
watt hour U وات ساعت
passion fruit U میوهی گل ساعت
kilowatt hours U کیلووات در ساعت
wristlet U بند ساعت
zulu time U ساعت گرینویچ
biological clock U ساعت زیستی
daylight saving time U ساعت تابستانی
hr U مخفف ساعت
hrs U مخفف ساعت
watchcase U جعبه ساعت
watchcase U قاب ساعت
internal clock U ساعت داخلی
w.h. U وات ساعت
watch case U قاب ساعت
watch glass U شیشه ساعت
watch glss U شیشه ساعت
watch key U کلید ساعت
watch test U ازمون ساعت
business hours U ساعت اداری
kwh U کیلووات- ساعت
in the space of an hour U بفاصله یک ساعت
alarum U ساعت زنگی
electric clock U ساعت الکتریکی
hand glass U ساعت شنی
clock work U چرخهای ساعت
horary U ساعت بساعت
clock speed U سرعت ساعت
watchmaker U ساعت ساز
watch maker U ساعت ساز
horologer U ساعت ساز
clock maker U ساعت ساز
kilowatt hour U کیلووات در ساعت
We will come at 8. ما ساعت 8 میاییم.
pph U تعدادصفحه در ساعت
physiological clock U ساعت فیزیولوژیکی
navy time U ساعت دریایی
dutchmans U یکجور گل ساعت
moon dial U ساعت مهتابی
four o'clock U ساعت چهار
game clock U ساعت ورزشگاه
half hour U نیم ساعت
digital clock U ساعت رقمی
quarter hour U ربع ساعت
mean time U ساعت متوسط
at eight o'clock U در ساعت هشت
sext U عبادت ساعت 21
shooting ckock U ساعت مسابقه
ampere hour U امپر ساعت
ampere hour U امپر- ساعت
alarum clock U ساعت شماطهای
shot clock U ساعت مسابقه
solar time U ساعت شمسی
horology U ساعت سازی
hourglasses U ساعت شنی
atomic clock U ساعت اتمی
balance wheel U رقاص ساعت
sext U نماز ساعت شش
real time clock U ساعت بلادرنگ
civil time U ساعت معمولی
civil time U ساعت محلی
Face of the watch . U صفحه ساعت
8 oclock sharp . On the stroke of 8. U سر ساعت هشت
chess clock U ساعت شطرنج
capped watch U ساعت شکاری
by my watch U مطابق ساعت من
business hours U ساعت کاری
man hours U نفر در ساعت
hour glass U ساعت ریگی
clockwise U درجهت ساعت
shipper U اهرم ساعت
clock U ساعت ورزشگاه
solariums U ساعت افتابی
solarium U ساعت افتابی
clockwise U در جهت ساعت
clockhand U عقربه [ساعت ...]
hand U عقربه [ساعت ...]
face of the clock U صفحه ساعت
watchband U بند ساعت
watchbands U بند ساعت
wall clock ساعت دیواری
pocket watch U ساعت جیبی
strikers U ساعت زنگی
clocks U ساعت ورزشگاه
striker U ساعت زنگی
souvenir U یادگاری [وقتی که کسی از جایی با خود می آورد]
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1من میخواهم بگویم پایت را خم نکن
1وقتی انسانها بر اساس دارایی اشان ارزیابی می شوند
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
3biotargeted
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
16:42 PM
1کلمه assist در اصطلاح ساعت به چه معناست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com